تحقیق حاضر شرایط شکلگیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار میدهد. بدینمنظور دو مفهوم «ویژگیهای رهبر» و «بحران»، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل میدهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار میگیرند. در توضیح شکلگیری کاریزما، از یکسو، چهرهای بالقوه کاریزمایی با ویژگیهای شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران، وارد صحنه میشود و بهتدریج ویژگیهای فکری و منش رهبر از راههای گوناگون به پیروان ریزش میکند. از سوی دیگر، بحران بهعنوان بستر تمهیدکننده در میان علاقهمندان شور و احساس برمیانگیزد و اثرگذار میشود. ابتدا احساس نیاز به اندیشهها و راهحلهای نوآورانه، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد میکند؛ سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران، علاقهمندان را آماده میکند تا تحت تأثیر فرایندهای گروِش کاریزمایی به رهبر اعتماد کنند و به او پاسخی از سر علاقه بدهند. این گروش، اگر با موفقیتهای کاریزما تقویت شود، احتمالاً اعتماد پیروان به رهبر، بیشتر شده و نیرو و موقعیت کاریزمایی تداوم مییابد؛ اما اگر کاریزما به موفقیتی دست نیابد، از مشارکت اعتمادآمیز پیروان برای تغییر کاسته میشود و جامعه برای مدتی از وضعیت کاریزمایی خارج میشود. برابر با دیدگاه فوق، یک نمونۀ تجربی ـ شخصیت و دوره خاتمی ـ را در جامعۀ ایران مورد بررسی قرار دادهایم. در این مطالعه پتانسیل و ویژگیهای کاریزمایی خاتمی مشخص شده، سپس به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوره وی پرداخته شده و بدینسان از یک موقعیت کاریزمایی (که از آن بهعنوان جنبش اصلاحات نیز نام برده شده است) سخن به میان آمده است. در جریان این موقعیت کاریزمایی، انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری (1376) بهعنوان تسهیلکننده (کاتالیزور) عمل کرده است. بدینمعنا که برای جامعه فرصتی فراهم شده تا افکار و شعارهای خاتمی نه تنها بهعنوان شعارهای یک شخص بلکه بهمنزلة مطالبات عده زیادی از افراد که برای رفع مشکلات (و بحرانها) جامعة خود به حرکت درآمدهاند، مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی کاریزما و میزان نفوذ خاتمی در میان مردم از نظرسنجیهای پیمایشی در این دوره استفاده شده است. با تحلیل ثانوی دادههای موجود در این نظرسنجیها نشان داده شد که در سالهای 80 و 81 خاتمی از نگاه مردم واجد ویژگیهای کاریزمایی بوده اما بهتدریج بهدلیل ضعف در تحقق شعارها و برنامهها در عمل (یا وجود چنین احساسی در میان مردم) کاریزمای وی تا سال 84 نزول کرد؛ اگرچه پس از سال 84 و در جریان تجربههایی که جامعه ایران داشته، احتمال ظهور مجدد کاریزما را نمیتوان منتفی دانست.