جان رالز برای تبیین مفهوم و جایگاه عدالت در عرصه بین¬المللی، اصولی را که از عرف بین¬الملل نشئت گرفته اند و بطور معقولانه¬ای می¬توانند مورد توافق همه دولت¬ها قرار گیرند، بعنوان یک مبنای مشترک و عادلانه مطرح می¬سازد. وی در راستای بررسی سیاست خارجی «دولت¬های لیبرال دموکرات» در عرصه بین¬المللی، رابطه این دولت¬ها با دول دیگر را تنها با توجه به رعایت اصول مذکور از جانب آنان مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد. بدین¬ترتیب، رابطه یک دولت لیبرال¬دموکراسی با دیگر لیبرال دموکراسی¬ها و یا با «دولت¬های شریف» می تواند در همه عرصه¬ها و بطور آزادانه و برابر اتّفاق افتد؛ این رابطه با «دولت¬های تحت فشار» تنها در قالب کمک¬های مالی و با «دولت¬های قانون¬شکن» صرفاً به شکل جنگ عادلانه متصوّر است. از نظر رالز، این مفهوم واقعی عدالت در عرصه بین¬المللی خواهد بود؛ مفهومی که امروزه بنیادهای نظری لازم را برای توجیه رفتار مستبدانه و یکّه تازی قدرت¬های جهانی در عرصه بین¬المللی فراهم آورده است.