انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
نظم نوین امنیتی در خلیج فارس بعد از اشغال نظامی عراق
FA
در جهانی که صدای جهانی شدن و پیشرفت صنعتی و تکنولوژی، پُرآوازهترین صدایی است که طنین انداخته، خلیج فارس همچنان بهعنوان منطقه ممتازی، از لحاظ باارزشترین منابع استراتژیکی قلمداد میشود. بندرگاههای خلیج فارس بهعنوان بزرگترین منابع جهانی، مرکز اصلی تولید نفت و گاز طبیعی جهان هستند. این اهمیت موجب شده این منطقه به مرکز تنش بینالمللی تبدیل شده و حضور قدرتهای بزرگ موجب ناامنی خلیج فارس شود.
ایالات متحده منافع زیادی را از اشغال نظامی عراق دنبال میکند: دستیابی به منابع انرژی ارزانقیمت خلیج فارس، جلوگیری از تسلط قدرتهای دیگر بر منطقه و ایجاد امنیت برای دوستان و متحدان منطقهای خود. از این میان، تأمین جریان آزاد و پایدار نفت از این منطقه به سایر نقاط جهان از منافع اولیه و اساسی امریکا در خلیج فارس محسوب میشود. عدم تمایل امریکا به خروج از عراق در راستای تحقق همین منافع است.
منطقه خلیح فارس، در سطح داخلی با درگیریهای بین دولتی، رقابتهای قومی، بنیادگرایی اسلامی، بیثباتی داخلی و عدم توازن قدرت مواجه است؛ در سطح بینالمللی نیز دخالت قدرتهای خارجی، وضعیت منطقه را متشنجتر نموده است. طرح خاصی لازم است تا خلیج فارس را از این بحرانها رهایی بخشد و ثبات و امنیت منطقه را در آینده تأمین و تضمین نماید. مقاله حاضر ضمن بررسی حضور امریکا در منطقه و طرحهای ارائهشده از سوی این کشور، درصدد است نظم خاصی را برای این منطقه طراحی کند که امنیت آن را تنظیم و حفظ کند.
نظم مبتنیبر همکاری,نظم امنیتی,هژمون جهانی,مکتب مبتنیبر تعاون,خلیج فارس
http://www.ipsajournal.ir/article_44.html
http://www.ipsajournal.ir/article_44_29b530668a6782cb21c8e6b294674972.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
اقتصاد سیاسی هژمونی چندجانبهگرا: سنتز مفهوم هژمونی در پارادایمهای لیبرالیستی و گرامشین
FA
درک صحیح از مفاهیم قدرت و هژمونی امری ضروری است. این درک و فهم بهویژه در ارتباط با ایالات متحده امریکا اهمیت بیشتری دارد زیرا این کشور تأثیرات بسیار مهمی بر روند تحولات نظام اقتصاد سیاسی جهانی برجای گذارده و همچنان تأثیرگذارترین کشور است. فرضیههای متعددی در پی شناخت و معرفی هژمون جدید، یعنی هژمونی فراملیتی جهانی سرمایه و یا بازگشت به هژمونی امریکا برآمدهاند؛ بازگشتی که تحت عناوینی همچون هژمونیطلبی، بازسازی هژمونی و یا همچنین تثبیت هژمونی امریکا از آن یاد میشود. اما بدون این درک و فهم صحیح نمیتوان بهخوبی نسبت به «واقعگرا» یا «رویایی» بودن چنین فرضیههایی قضاوت کرد. نوشتار حاضر، تلاش دارد در چهارچوب رویکرد اقتصاد سیاسی بینالملل و ادبیات موجود در این حوزه مطالعاتی اقدام به سنتز مفهوم هژمونی در پارادایم نئولیبرالیستی نهادگرا مبتنیبر اصل وابستگی متقابل و در پارادایم ماتریالیستی گرامشین نماید. سپس، با ارائه برخی نارساییهای موجود در این مفهوم سازیها «چندجانبهگرایی» را بهعنوان اصل بنیادین هژمونی توضیح میدهد. بدین ترتیب، چنانچه ضرورت «همکاری کثرتگرا» از سوی نئولیبرالیستهای نهادگرا در دوران «نظم پس از هژمونی» را و چه مفهوم «هژمونی فراملیتی سرمایه» در جهان را آنگونه که پیروان مکتب گرامشی بیان میدارند، ملاک تحلیل نظام اقتصاد سیاسی جهانی قرار دهیم، به اصل چندجانبهگرایی بهعنوان بنیان این سنتز خواهیم رسید. یعنی هرگونه تلاش برای ظهور هژمونی جدید و یا بازسازی هژمونی و یا تثبیت آن در نظام اقتصاد سیاسی جهانی بدون تکیه بر اصل چندجانبهگرایی غیرممکن است
قدرت,چندجانبهگرایی,هژمونی,ایالات متحده امریکا,اقتصاد سیاسی جهانی
http://www.ipsajournal.ir/article_45.html
http://www.ipsajournal.ir/article_45_d4c3aaf0a6fa669a54e629222cd39dbe.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
مجلس شورای اسلامی و روابط خارجی: (نفوذپذیری ـ تصمیمپذیری)
FA
قوه مقننه در قانون اساسی ایران بر سه رکن استوار شده است: مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام. مجلس شورای اسلامی دو کارویژه بنیادین دارد: قانونگذاری و نظارت بر ساختار قدرت. هنگامی که از چیستی و چگونگی ایفای نقش مجلس در روابط خارجی ایران سخن به میان میآید، از یکسو، باید میان دو مقوله سیاست خارجی و روابط خارجی قائل به تفکیک شد؛ از دیگرسو، میتوان سویههای سهگانه تصمیم را به تصمیمسازی، تصمیمگیری و تصمیمپذیری تفکیک نمود. به طور کلی بهنظر میرسد جمهوری اسلامی ایران در محیط بینالمللی، از یکسو صاحب روابط خارجی و نه سیاست خارجی است و از سوی دیگر، بیشتر به پذیرش تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای دیگران میپردازد و خود کمتر قادر به پردازش حالت فعالانه و تهاجمی در عرصه مناسبات خارجی است. همین ویژگی عمومی در نظام حقوق اساسی ایران نیز سببساز پیدایش نقشهای منفعلانه، غیرتهاجمی، پذیرنده، بیکارکرد و نابرابر برای مجلس در عرصه روابط خارجی شده است. مجلس شورای اسلامی بهدلیل ماهیت پیچیده روابط خارجی که با مؤلفههای امنیتی گره خورده است، نتوانسته از نقش عامهگرایانه خود عدول کند و با تأثیرگذاری خاصگرایانه، نقش مؤثری در عرصه تصمیمگیری در روابط خارجی کسب کند. مجلس شورای اسلامی در اساس نقشی نفوذپذیر و تصمیمپذیر یافته و به توجیه، تأیید، تصویب، تأخیر و تسریع تصمیم دیگر نهادها میپردازد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران,مجلس شورای اسلامی,تصمیمگیری,تصمیمپذیری,تصمیمسازی,روابط خارجی
http://www.ipsajournal.ir/article_46.html
http://www.ipsajournal.ir/article_46_49a156a92a2cbc269dc69c12317b0d74.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
مناظره چهارم: گسست پارادایمیک در حوزه نظری روابط بینالملل
FA
در این مقاله براساس چهارچوب نظری ساختارگرایی آغازین فرانسوی و ایده گسست معرفتی کسانی چون مرلوپونتی، باشلار و موس به یکی از تمها و موضوعات اصلی مفهومی در حوزه نظریهپردازی کنونی روابط بینالملل یعنی امکان یا امتناع وقوع گسست پارادایمیک و عوامل زمینهساز آن پرداخته شده است. استدلال مقاله این است که مناظره کنونی بین دو پارادایم خردگرایی و بازاندیشیگرایی مبتنیبر تقابل دو متافیزیک فلسفی و صورتبندی دانایی مدرن و پسامدرن است که هر کدام بر سازهها و اصول بنیادین مجزایی استوار بوده و فرایند عینیتیابی و شکلهای عقلانیت در هر کدام متفاوت از دیگری است. برآیند این تقابل در روابط بینالملل نیز شکلگیری گسستی رادیکال در حوزه پارادیمیک است که خود را در مناظره چهارم روابط بینالملل بین خردگرایان و بازاندیشیگرایان متبلور ساخته است. چرخشهای فلسفی ـ زبانی در حوزه نظری و جهانیشدن در بُعد عملی زمینهساز این گسست بودهاند
گسست معرفتی,هستیشناسی,معرفتشناسی,بازاندیشیگرایی,جهانیشدن,خردگرایی
http://www.ipsajournal.ir/article_47.html
http://www.ipsajournal.ir/article_47_274abcfb5f20990d66f69f8a24bd8aa2.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
نظریه انتقادی: چهارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی
FA
این مقاله درصدد استخراج یک چهارچوب تحلیل سیاست خارجی از نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت است. هدف نشان دادن امکان و قابلیت بهکارگیری و کاربست اصول، مفروضهها و مفاهیم این نظریه برای تحلیل سیاست خارجی میباشد. به سخن دیگر تلاش میشود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که: آیا میتوان نظریه انتقادی را بهعنوان چهارچوب مفهومی و نظری برای تحلیل سیاست خارجی بهکار برد؟ برمبنای این سؤال پرسشهای فرعی دیگری قابل طرح است. مدل بازیگر و منطق اقدام کشورها در سیاست خارجی چیست؟ اهداف و معیارهای سیاست خارجی کشورها کدامند؟ عوامل تعیینکننده و منابع سیاست خارجی کدامند؟ در چه سطحی میتوان سیاست خارجی را تحلیل کرد؟ پاسخ موقت به سؤال اصلی آن است که: «امکان تحلیل سیاست خارجی بهطور عام و بهویژه سیاست خارجی انتقادی در چهارچوب نظریه انتقادی وجود دارد».
کنش ارتباطی,قدرت مولد,نظریه انتقادی,منطق اقدام,اخلاق گفتمانی,استدلال,رهایی,سیاست خارجی,عقلانیت انتقادی
http://www.ipsajournal.ir/article_48.html
http://www.ipsajournal.ir/article_48_0b97b3d779f33bbd7f51787ada1bd30f.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
ایران و سازمان همکاری شانگهای: هژمونی و ضدهژمونی
FA
با تأسیس سازمان همکاری شانگهای در سال 2001، یکی از مباحث مهم واکنش دیگر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بهویژه قدرتهای بزرگ بود. هریک از این کشورها تلاش کردند موضع خود را در مورد سازمان همکاری شانگهای تدوین و سیاست خود را در قبال آن مشخص سازند. ایران از جمله این کشورها بود که بهسبب همجواری منطقهای میتوانست تحت تأثیر پیامدهای شکلگیری این سازمان قرار گیرد و اعلام کرد خواهان عضویت در این سازمان است و در این راه تلاش کرد و بالاخره موفق شد در سال 2005 به عضویت ناظر در این سازمان درآید. سؤال اصلی این مقاله این است که مهمترین عامل تأثیرگذار بر تصمیم ایران مبنیبر عضویت در سازمان همکاری شانگهای چه بوده، اهداف ایران در عضویت در این سازمان چیست و کدام نظریه بهتر میتواند این رفتار را تبیین نماید؟ فرضیه اصلی مقاله این است که ایران تحت تأثیر و با استفاده از شرایط ایجادشده در ساختار نظام بینالملل (تضعیف هژمونی جهانی امریکا و ایجاد فرصتی ساختاری)، با اتخاذ سیاست عضویت در سازمان همکاری شانگهای بهدنبال مقابله با هژمونیگرایی امریکا در سطح جهانی ـ که جزء سیاستهای اِعمالی روسیه و چین نیز هست ـ و در نتیجه تضمین امنیت ملی خود میباشد و مفهوم هژمونی و نظریههای ساختاری بهتر میتوانند این رفتار را تبیین نمایند. افزون بر این، عضویت در سازمان همکاری شانگهای میتواند زمینههای برقراری هژمونی منطقهای ایران را در خاورمیانه فراهم نماید.
چین,هژمونی و ضدهژمونی,امریکا,خاورمیانه,روسیه,سیاست خارجی ایران,سازمان همکاری شانگهای
http://www.ipsajournal.ir/article_49.html
http://www.ipsajournal.ir/article_49_b39610e8d9e7195dd8173cc55fca02bd.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
دوره سوم
شماره 2
2010
03
06
ژئوپلیتیک جنگ سرد جدید: تحلیلی بر ژئوپلیتیک سلطه و نقش آن در عرصه ژئواستراتژیک قدرتها
FA
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ژئوپلیتیک نیز همچون بسیاری دیگر از مفاهیم دچار تغییر و تحول شد. ژئوپلیتیک جدید در واقع شرح تازهای است برای تعیین شکل جهان پس از جنگ سرد و ترسیم دوباره نقشه ژئوپلیتیکی جهان. ژئوپلیتیک نظم نوین جهانی، ژئوپلیتیک مقاومت، ژئوپلیتیک زیستمحیطی و ژئواکونومی بارزترین گفتمانهای ژئوپلیتیکی مطرح در جهتگیریهای آینده امور بینالمللی است. گفتمان نوین ژئوپلیتیک جنگ سرد جدید نیز با اهمیت دادن به موضوع تجدید اندیشه ژئوپلیتیک استعماری و نظریههای ژئوپلیتیکی دوران جنگ سرد، بر آن است نظم ژئوپلیتیکی دوره گذار پس از جنگ سرد، هماهنگی شکلی و ماهوی نزدیکی با برخی از فرهنگهای مسلط در گفتمانهای ژئوپلیتیکی گذشته دارد. بنابراین هرچند فروپاشی شوروی رویدادی تاریخی است که تغییرات گستردهای را در بسیاری از ابعاد زندگی بشری ایجاد کرده اما گذشت زمان نشان داده این مهم نتوانسته الگویی از سیاستهای بینالمللی را بهوجود آورد که از سیاستهای پیش از جنگ کاملاً متمایز باشد.
یافتههای این پژوهش نیز که از نوع توصیفی ـ تحلیلی بوده و با روششناسی استنباطی و استفاده از ابزار کتابخانهای صورت پذیرفته، نشان میدهد ژئوپلیتیک جنگ سرد جدید در واقع بهصورت ترکیبی از برخی مهمترین رویکردهای مطرح در گفتمانهای پیشین ظاهر شده است. به این ترتیب که از لحاظ شکلی، نظریات مبتنیبر حقایق جغرافیایی (ژئوپلیتیک استعماری)، رویکرد سد نفوذ (ژئوپلیتیک جنگ سرد) و نیز رهیافت ژئواکونومی را دربر میگیرد و از لحاظ ماهوی نیز با دیدگاههای مبتنیبر طرز تلقیهای نژادگرایانه (ژئوپلیتیک استعماری)، جبههگیریهای ایدئولوژیک (ژئوپلیتیک جنگ سرد) و خودبرترانگاریهای غربی (ژئوپلیتیک نظم نوین جهانی) همخوانی دارد.
ژئوپلیتیک,ژئوپلیتیک نظم نوین جهانی,ژئوپلیتیک جنگ سرد جدید,ژئوپلیتیک سلطه,جنگ سرد جدید
http://www.ipsajournal.ir/article_50.html
http://www.ipsajournal.ir/article_50_5cab8b1561863a02dcfbe50e263c9e9b.pdf