انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
خشونت در وضع طبیعی هابز: بازنمایی انواع خشونت در لویاتان
7
32
FA
نفیسه
الله دادی
دانشگاه یزد
n.allahdadi1370@gmail.com
محمدعلی
توانا
دانشگاه یزد
tavana_m@yazd.ac.ir
<span style="font-size: 14.0pt;" lang="AR-SA">با نگاه واشکافی تبارشناختی به دو جمله نمادین زیر از جامعه طبیعی هابز مبنی بر "جنگ همه بر ضد همه" و "انسان گرگ انسان است"، چکیده پیام این مقاله در پاسخ ب</span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="FA">دین</span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="AR-SA"> سوال شکل گرفته است: آیا جنبههای پنهان خشونت را </span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="FA">میتوان در وضع طبیعی هابز جستجو نمود</span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="AR-SA">؟ سرچشمه خشونت در وضع طبیعی هابز کجاست؟ انسان یا جامعه؟ (پرسش). نوشتار حاضر بهمنظور تحلیل گونههای خشونت در وضع </span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="FA">طبیعی </span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="AR-SA">هابز از مبنای نظری اسلاوی ژیژک بهره میبرد که بر خشونت سه وجهی (خشونت آشکار، خشونت پنهان و خشونت غیرقابل نمادین) که در مجموع شامل شش نوع است، تأکید میگذارد (مبنای نظری). با ابتناء بر نگاه ژیژک به نظر میرسد وضع طبیعی هابز بیش از هر چیز با خشونت کنشگرانه، کنشپذیرانه و نمادین توأم میباشد. آنچه به چنین خشونتهایی دامن میزند از یک سو ریشه در ذات شرور بشر دارد که سبب استمرار ترس در جامعه میگردد (وضعیت ترس دائم) و از سوی دیگر نیز فقدان اقتدار برتر است که بتواند علل خشونت را مهار نماید (یافتهها). مقاله حاضر از روش هرمنوتیک متن محور بهره میبرد (روش).</span><br /> <br />
هابز,لویاتان,وضع طبیعی,خشونت,ترس
http://www.ipsajournal.ir/article_322.html
http://www.ipsajournal.ir/article_322_84d9cf550c49d97a66369513746d4dde.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
ارائه چارچوبی برای مطالعه علل ایجاد و گسترش اندیشه و رفتار تروریستی (با تاکید بر داعش)
33
60
FA
حدیث
اقبال
دانشگاه علوم انتظامی امین
hadis.eghbal@yahoo.com
<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="FA">در این پژوهش در پاسخ به پرسش از نحوه شکل گیری اندیشه و رفتار تروریستی، نظریه «شناخت اجتماعی» به عنوان چارچوبی برای مطالعه نحوه شکل گیری و تبیین علی رفتار تروریست ها و بالاخص مهم ترین گروه تروریستی موجود یعنی داعش مطرح شده است. این نظریه بر مبنای تعامل فرد با محیط و با طرح موضوعاتی چون «خاستگاه شناختی»، «سبک های شناختی»، «الگوهای شناختی» و «ظرفیت شناختی» به<span style="mso-spacerun: yes;"> </span>بررسی «زبان»، «خاستگاه زیستی </span><span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="FA">–</span><span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="FA"> روانی»، «سازه های ذهنی» و «فرهنگ اجتماعی» پرداخته و ریشه های شکل گیری شناخت تروریست های داعش را توضیح می دهد. در این پژوهش که از سنخ پژوهش های اکتشافی است از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است</span><span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA">. ابتدا با جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و گزارش های علمی، چارچوبی فراهم می آید و سپس «مدل نظری» ارائه می شود. این مدل نظری با نگرشی جامع (شامل جوانب روانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی)، در بررسی نحوه شکل گیری ذهنیت تروریستی و راهبردهای نفوذ شناختی می تواند کاربرد داشته باشد.</span>
شناخت,داعش,خاستگاه شناختی,شناخت اجتماعی
http://www.ipsajournal.ir/article_323.html
http://www.ipsajournal.ir/article_323_3b158b8ca08ed5a2ab207a8d070f338c.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
مطالعه رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی ـ مطالعه موردی: شورای شهر تهران
61
106
FA
سیمین
حاجی پور ساردوئی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
<span style="font-size: 14.0pt;" lang="FA">انتخابات تبلور مشارکت جمعی مردم در عرصه تصمیمگیریهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در یک حرکت مدنی مبتنی بر عقلانیت است و نتیجه آن برآیند خواستها و ارزشهای یک ملت را نشان میدهد که در پرتوی فرهنگ سیاسی آنان رخنمایی میکند. از این رو، مطالعه و بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی با تأکید بر مطالعه موردی شورای شهر تهران در نقطه کانونی این مقاله قرار گرفت. با توجه به تغییر رفتار انتخاباتی مردم تهران در انتخابات اخیر، این پرسش دستمایه مقاله حاضر را رقم زد: آیا این چرخش در رفتار و نگرش محصول تغییر تدریجی و آگاهانه فرهنگ سیاسی شهروندان تهرانی در طول زمان است یا برآیندی از یک حرکت جمعی، دفعی، کوتاه مدت و ناخودآگاه این تغییر را شکل داده است. تجزیه و تحلیل بیوگرافی 79 عضو شورای شهر تهران در چهار دوره و مقایسه تطبیقی آن با 60 نماینده حوزه انتخابیه تهران در دو دوره مجلس شورای اسلامی (نهم و دهم) نشان داد که رفتار رأیدهی شهروندان تهرانی ناشی از یک تغییر تدریجی و آگاهانه در نگرش و فرهنگ سیاسی مردم تهران و بر اساس نظریهها و دیدگاههای انتخاب عقلانی و دیدگاه شناختی است و انتظار میرود این روند در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر تهران ادامه یافته، به برتری نسبی اصلاحطلبان بیانجامد.</span>
انتخابات,رفتار انتخاباتی,نظام رأیدهی,شورای اسلامی شهر و روستا,فرهنگ سیاسی
http://www.ipsajournal.ir/article_324.html
http://www.ipsajournal.ir/article_324_49e2d28f142f2d705f466bac3eec4a55.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
رابطه بین توسعه یافتگی اقتصادی استان ها با رفتار انتخاباتی مردم در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی
107
126
FA
سید سعید
حسینی
دانشگاه بوعلی سینای همدان
hoseiniss@yahoo.com
لیلا
بهرامی لایق
دانشگاه بوعلی سینای همدان
leylabahrami@gmail.com
سید حسن
قشمی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات
sghashami@gmail.com
<span style="font-size: 14.0pt;" lang="FA">توسعه اقتصادی نابرابر در کشور موجب تعارض شدید استانها در خواستههای سیاسی و انتظارات از نتایج انتخابات میگردد. در انتخابات مجلس دهم، برای اولین بار، لیستهای جداگانه اصلاح طلبان و اصولگرایان، به طور مشخص، در اقصی نقاط کشور رو در روی هم قرار گرفت و نتایج آندادههای مناسبی را برای پژوهشهای مختلف اجتماعی و سیاسی فراهم کرد. در این پژوهش، رابطه بین میزان توسعه یافتگی اقتصادی استانها با تعداد نمایندگان اصولگرا و اصلاح طلب مورد بررسی قرار گرفته است.مطابق با نظریه سلسه مراتب نیازهای مازلو،انگیزه انسانها برای رفع نیازهای خود به صورت سلسله مراتبی از نیازهای زیستی شروع و به نیازهای اجتماعی و فرهنگیمیرسد.بنابراین فرض اساسی این تحقیق آن بود که چون اصولگرایان اغلب با تأکید بر مضامینی نظیر معیشت، افزایش یارانه، توسعه مسکن مهر، پرداخت سهام عدالت و ... سطح اول نیازهای مازلو را هدف قرار میدهند، برنده انتخابات در استانهای کمتر توسعه یافته هستند و اصلاح طلبان از آنجا که با طرح شعارهایی نظیر گسترش آزادیهای فردی، حمایت از مطبوعات آزاد، توجه به علم و هنر، قانون گرایی، نظم و انضباط اجتماعی، تعامل سازنده با جهان و شکوفایی استعدادهای مختلف، عمدتاً سطوح بالاتری از سلسه مراتب نیازها را مطرح میکنند، برنده انتخابات در استانهای توسعه یافته تر هستند. روش این تحقیق اسنادی و اجرای تجزیه و تحلیلهای آماری نظیر تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی </span><span style="font-size: 14.0pt;">LSD</span><span style="font-size: 14.0pt;" lang="FA"> بر روی دادههای موجود بوده است.نتایج این تحقیق نشان داد که هر چه میزان توسعهیافتگی اقتصادی استانها بالاتربوده، گرایش مردم به اصلاح طلبان بیشتر بوده است و بالعکس هر چه میزان توسعه یافتگی اقتصادی استانها کمتر بوده، تعداد کاندیداهای اصولگرای بیشتری وارد مجلس شدهاند.</span>
توسعه اقتصادی,اصلاح طلب,اصول گرا,سلسه مراتب نیازها
http://www.ipsajournal.ir/article_325.html
http://www.ipsajournal.ir/article_325_f833f349c1b9f99cd095480eec4505e6.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
تبیین اختلاف آراءِ علامه نائینی و امام خمینی(ره) در مقولۀ ولایت فقیه در نظریۀ تفسیریِ اِریک هِرش
127
154
FA
فرزاد
حسینی
دانشگاه شهید بهشتی
farzadhosseini1369@yahoo.com
منصور
میراحمدی
دانشگاه شهید بهشتی
m_mirahmadi@sbu.ac.ir
<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"><span style="mso-spacerun: yes;"> </span>اختلاف در آراء فقیهان در باب «ولایت فقیه و حدود آن» از عمده ترین مناقشات فقهی در سده ی اخیر بوده است. در این میان به نظر می رسد رویکردها و نظریات تفسیری کلاسیک در غرب ظرفیت بدیعی برای توضیح و تبیین علل شکل گیری این اختلافات از نظرگاهی نو به این آراء دارند. این نوشتار در پی آن است که اختلاف آراءِ مرحوم نائینی و امام خمینی(ره) در مقوله ی ولایت فقیه را با بهره گیری از دستاوردهای نظریه ی «تفسیر بازشناسانۀ» اِریک هِرش، متفکر متأخّر هرمنوتیک کلاسیک، به کنکاش بگذارد. پژوهش حاضر با عیان سازی مفروضات دو فقیه و بررسی دلالت روایات مشهور وارده در ولایت فقیه از نگاه آنان به روش تحلیل محتوای کیفی متون ایشان، در نهایت علت اصلی اختلاف آراء را تفاوت در تلقّی آن دو از «ژانر درونی» روایات محلّ رجوع و تفاوت در «افق معنایی» موردانتظار دو مفسر از متن روایات، به عنوان دو مفهوم کلیدی در نظریۀ هرِش، قلمداد می کند.<span style="mso-spacerun: yes;"> </span></span>
ولایت فقیه,محقّق نائینی,امام خمینی,اریک هرش,تفسیر بازشناسانه,ژانر درونی,افق معنا
http://www.ipsajournal.ir/article_326.html
http://www.ipsajournal.ir/article_326_fd2f3f6476da0cf4b5a7a3dbf388f824.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
مارکس به دو روایت: پوپر و دریدا
155
184
FA
مهدی
خبازی کناری
دانشگاه مازندران
mkenari@yahoo.com
<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="FA">مارکس در زمره ی فیلسوفانی است که تاثیر عمیق و گسترده ای در ساحت نظر و عمل بر فلسفه و جریان های سیاسی و اجتماعی قرن بیستم داشته است. اندیشمندان در نحله های گوناگون از جمله پوپر و دریدا به ایجاب و سلب او را مورد ملاحظه قرار دادند. بررسی هم زمان مواجهه آن ها با مارکس از جهات گوناگون دارای اهمیت است. پوپر به وجهی سلبی در جهت تحقق کاپیتالیسم به نقد همه جانبه ی مارکس می پردازد. اما دریدا مطابق با رویکرد ساختارزدایی برخی از مفاهیم مارکس را به نقد می گیرد و برخی دیگر را بازآفرینی می کند. رویکرد دریدا زمینه ی عبور از دوگانه سوسیالیسم و کاپیتالیسم حاکم بر تمامی ارکان اندیشه های قرن بیستم را فراهم می کند. این مقاله سه مورد را به طور خاص تبیین می کند:</span><span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;">1</span><span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="FA">- مواجهه ایجابی و سلبی پوپر با مارکس. 2- مواجهه ایجابی و سلبی دریدا با مارکس. 3- شباهت ها و تفاوت های مواجهه پوپر و دریدا با مارکس.</span>
مارکس,پوپر,دریدا,کاپیتالیسم,سوسیالیسم
http://www.ipsajournal.ir/article_327.html
http://www.ipsajournal.ir/article_327_2189e55546dcf568a6211057f2329147.pdf
انجمن علوم سیاسی ایران
پژوهشنامه علوم سیاسی
1735790X
2783-1469
12
3
2017
08
23
نسبت جامعهشناسی معرفت مانهایم و پدیدارشناسی هوسرل
185
214
FA
طیبه
دومانلو
دانشگاه تهران
tayebeh_domanlou@yahoo.com
<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%;" lang="FA">جامعهشناسی معرفت که با شلر و مانهایم در اوایل قرن بیستم مطرح شد، ریشه در تحولات علوم اجتماعی قرن نوزدهم و شکلگیری جریانهای مخالف کارکردگرایی و رفتارگرایی داشت. در حوزهی فلسفه نیز هوسرل در میانهی جریان اثباتگرایی رئالیستی و ایدهآلیسم، با این بحث که معنای پدیدار از هستی جدا نیست، پدیدارشناسی را به مثابه بدیلی برای هستیشناسی و معرفتشناسی مطرح کرد و راه سومی برای شناخت جهان باز کرد. راهی که با گذر از دوگانگی ذهن و عین به منشاء شناخت و شکلگیری دانش در زیستجهان رسید و سنت فلسفی را پایهگذاری کرد که جامعهشناسی معرفت در سطح جامعهشناسانه میتواند به بهترین وجه آن را نمایندگی کند. اما از آنجا که این بخش از کار هوسرل چنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است و بسیاری پدیدارشناسی را تقدم سوژه بر ابژه در شناخت جهان میدانند آن را در مسیری کاملا متفاوت از جامعهشناسی معرفت پیدا میکنند. حال آنکه آثار مانهایم از حضور این جریان فکری و تداوم آن حکایت میکند. این مقاله با تفسیر و مقایسهی آثار هوسرل و مانهایم، در تلاش است تا پیوندهای میان پدیدارشناسی و جامعهشناسی معرفت را بررسی کند. رویکرد هوسرل نسبت به مسالهی ذات و فرارفتن از دوگانگی سوژه و ابژه با مفهوم التفات و همچنین طرح مفهوم زیستجهان و بیناسوژگی و در نهایت تعریف واقعیت به مثابه امری اجتماعی و اعتباری سه محوری است که این مقاله حول آن شکل میگیرد. اهمیت این مقاله در شناسایی این پیوندها و بررسی این صورتها در حوزهی مطالعات بینارشتهای و در شکستن مرزهای سنتی دانش و توجه به فلسفه در حوزههای انضمامیتر و برقراری پیوند میان این حوزهها تعریف میشود.</span>
پدیدارشناسی,جامعهشناسی معرفت,واقعیت,بیناسوژگی,زیستجهان
http://www.ipsajournal.ir/article_328.html
http://www.ipsajournal.ir/article_328_7b932e0233d5f09b466cc8ad126155e1.pdf