نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
2 استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
3 دانشیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
4 استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
با وقوع انقلاب مشروطه و تدوین قانون اساسی و تشکیل مجلس شورای ملی، گمان میشد که دولت و حکومت در ایران «کنستیتوسیونل» گردد؛ ولی، دشوارهی بنیادین سیاست ایران معاصر یعنی مشروطهسازی قدرت همچنان لاینحل باقی ماند و باتوجه به بقای درونمایههای اندیشگی، بهسمت وضعیت استثناء و تعلیق مشروطیت سوق پیدا کرد؛ تا جایی که گروهی از متفکران و سیاستمداران اعلام کردند که جهت رسیدن به اهداف مختلف و وضعیتهای استثنایی ایجادشده، چارهای جز پذیرش حکومت «استبداد منور» و مشت آهنین و دولت مطلقهی مرکزی، نیست. درواقع، سازوکارهای دموکراتیک، با حاکمشدن «وضعیت استثناء» بهحاشیه رفت و دچار «تعلیق» شد. بنابراین امکان و یا امتناع مشروطهسازی در تاریخ معاصر ایران به یک پرسمان اساسی تبدیل شد. پژوهشگران برای پژوهشِ پرسمان، از دستگاه مفهومی «وضعیت استثنا» بهمنظور واکاوی دشوارهی «تعلیقِ مشروطیت» در تاریخ اندیشه سیاسی ایران بهره گرفته و قصد دارند به این پرسش بنیادین پاسخ دهند که چه مؤلّفههای اندیشهای، سببساز تعلیق مشروطیت و چیرگی وضعیت استثناء، در دوران پایانِ قاجار و عصر سلطنت پهلوی اول گردید. در پاسخ به سوال پژوهش، این فرضیه مطرح است که در سالهای مذکور، حضور درونمایههای اندیشگانی اعم از اندیشهی شاهیآرمانی، سلطنتگرایی، حکومت یکنفره، استبداد شاهی، جهانبینی خیمهای/مسقف، رابطهی اطاعت بین رعیت و فرمانروا، مشروطهسازیِ قدرت سیاسی را بهتعلیق کشاند و استثناء را بر قاعده چیرگی بخشید.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
تعلیق مشروطیت/ برتری استثناء برآمدنِ دولت مطلقهی پهلوی
نویسندگان [English]
- Alireza Sahraie 1
- Mohsen Khalili 2
- Mortaza Manshadi 3
- Rouhollah Eslami 4
1 Ph.D. Candidate of Political Science (Iranian Politics), Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
2 Professor, Department of Political Science, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
3 Associate Professor, Department of Political Science, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
4 Assistant Professor, Department of Political Science, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
چکیده [English]
با وقوع انقلاب مشروطه و تدوین قانون اساسی و تشکیل مجلس شورای ملی، گمان میشد که دولت و حکومت در ایران «کنستیتوسیونل» گردد؛ ولی، دشوارهی بنیادین سیاست ایران معاصر یعنی مشروطهسازی قدرت همچنان لاینحل باقی ماند و باتوجه به بقای درونمایههای اندیشگی، بهسمت وضعیت استثناء و تعلیق مشروطیت سوق پیدا کرد؛ تا جایی که گروهی از متفکران و سیاستمداران اعلام کردند که جهت رسیدن به اهداف مختلف و وضعیتهای استثنایی ایجادشده، چارهای جز پذیرش حکومت «استبداد منور» و مشت آهنین و دولت مطلقهی مرکزی، نیست. درواقع، سازوکارهای دموکراتیک، با حاکمشدن «وضعیت استثناء» بهحاشیه رفت و دچار «تعلیق» شد. بنابراین امکان و یا امتناع مشروطهسازی در تاریخ معاصر ایران به یک پرسمان اساسی تبدیل شد. پژوهشگران برای پژوهشِ پرسمان، از دستگاه مفهومی «وضعیت استثنا» بهمنظور واکاوی دشوارهی «تعلیقِ مشروطیت» در تاریخ اندیشه سیاسی ایران بهره گرفته و قصد دارند به این پرسش بنیادین پاسخ دهند که چه مؤلّفههای اندیشهای، سببساز تعلیق مشروطیت و چیرگی وضعیت استثناء، در دوران پایانِ قاجار و عصر سلطنت پهلوی اول گردید. در پاسخ به سوال پژوهش، این فرضیه مطرح است که در سالهای مذکور، حضور درونمایههای اندیشگانی اعم از اندیشهی شاهیآرمانی، سلطنتگرایی، حکومت یکنفره، استبداد شاهی، جهانبینی خیمهای/مسقف، رابطهی اطاعت بین رعیت و فرمانروا، مشروطهسازیِ قدرت سیاسی را بهتعلیق کشاند و استثناء را بر قاعده چیرگی بخشید.
کلیدواژهها [English]
- ایران
- مشروطیت
- دولت
- وضعیت استثناء
- تعلیق