چکیده
همسرنوشت بودن داستان و تاریخ، معمای غامضی نیست. زیرا اندکی دقت در مفهوم واژه تاریخ میتواند چارهساز باشد. بیگمان این نکته پذیرفتنی است که جهان تشکیل شده از رویدادهای بسیار است. اما میان رویدادهای محسوب و معطوف و رویدادهای به شمار نیامده و مورد توجه قرار نگرفته، تفاوت بسیار است. تاریخ به معنای پژوهش درباره رویداد و یا رویدادهایی است که در یک دوره زمانی خاص از سوی فرد یا افراد پژوهشگر به شمار آمده، به چشم دیده شده و در ذهن، مورد توجه قرار گرفتهاند و به کار ساختن سازهای از روایت درباره همان رویدادها آمدهاند. به ناچار، واقعیت فزون بر تاریخ است و با فاصلهای بسیار از حیث عدد و رقم، پیشتاز است. این امر به زایش هویت میانجامد. هویت در این معنا یکی از محکهایی است که میتوان با تکیه بر آن، رخداد تاریخیشده را مورد بررسی قرار داد. هویت به معنای امری انباشتی و تراکمی واجد دو ویژگی همزمان رشدیابنده است: از یک سو، به شناساییِ بودنها میانجامد، به این معنا که ناظر بر واقعیتی میشود که پیشاپیش وجود دارد و موجودیت خود را اعلام کرده است؛ از دیگر سو، به بازشناساییِ شدنها میپردازد که ناظر بر پدیدهای است تاریخیشده که در فضاهای مکانی و زمانیِ جدید نیازمند تعبیر و تعریف جدیدی میگردد. هنگامی که از هویت بهمثابه فرآیند سخن میگوییم، در حقیقت از استمرار پدیدههای تاریخیشدهای سخن به میان آوردهایم که یک فرد، گروه، قوم یا ملت در مقام پاسخ به پرسشهایی برمیآید که از او درباره گذشتهاش پرسیدهاند. پرسشهایی مانند چه کسی بوده است؟ کجا بوده است؟ چه بوده است؟ و اکنون چه هست؟ نشانگر شناسایی تشخصهای واقعاً موجود و بازشناسایی تمایزهایِ از نظر تاریخی موجود، میشود و بر انبوهی از مفهومها و کردارهایی استوار است که خود را در برابر دگر شکل میدهند. نگارنده با واکاوی 6 اثر تاریخنویسانه عصر قاجار درصدد بررسی عنصر فرنگی هویت در گزارشهای تاریخی روزگار قاجاران برآمده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The Concept of the West in the Qajar Era's Historical Reports
چکیده [English]
Sharing a destiny for story and history is not anything complex, because some speculation on the concept of history can be useful. History means researching those events that have been accounted for, observed or attended by a researcher or a number of researchers working to build a construction of narratives concerning those events. Identity is a criteria based on which the historized event can be studied. Identity as an accumulative and condensed thing entails two simultaneously growing traits: on the one hand, it leads to the recognition of beings and re-understanding of the becomings. When we speak of identity as a process, we indeed talk about the continuity of historized phenomena that an individual, group, community or nation seeks to reply when answering the questions raised respecting its past. These questions can include who it was? Where has it been? What has it been? What is it now? Such questions imply the recognition of actually existing characterizations and reinventing the historically existing distinctions. It is founded upon a huge number of concepts and conducts that form themselves vis-à-vis the other. Re-reading six Qajar era's historical works, the author seeks to identify the Western element of identity in the historical reports of the Qajar era.
کلیدواژهها [English]